استراتژی مراکز آموزش عالی در توسعه پایدار با تکیه بر کارآمدی مهارت ها ✍️ دکتر سالار یزدانفر – رئیس دانشگاه میعاد
واضح و مبرهن است دانشگاه ها نسبت به آینده جوانان این مرز و بوم مسئول هستند
در دنیای امروزی (دهکده جهانی) یونسکو ملاک اصلی سواد را معنا پیدا کردن علم با عمل و توانایی ایجاد تغییر تعریف کرده است. بنابراین از نوشته برمیآید شخصی باسواد تلقی خواهد شد که بتواند تغییری در زندگی خود ایفا نماید. متاسفانه و یا خوشبختانه طی سالیان اخیر فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی در کشور سیر صعودی به خود گرفته است و همین مساله را میتوان به یکی از عوامل اصلی و چالش بیکاری عنوان کرد. ساختار تفکر و ذهنیت فارغ التحصیل مقطع تحصیلات تکمیلی در رابطه با اشتغال بر مبنای استخدام و پشت میزنشینی شکل گرفته خواهد شد که همین مساله آغازگر و مقدمه آفتی بزرگ برای عدم اشتغال و بیکاری و به موازات آن لطمه ای جبران ناپذیر بر بدنه طیف وسیعی از سایر فارغ التحصیلان در سایر مقاطع عالی خواهد بود که زمینه های قارچ گونه عدم انگیزه و عدم تحرک های کافی و وافی را پرورش خواهد داد و این موضوع در حالی است که بدون دسترسی گسترده به تربیت نیروی انسانی کارآزموده در مراکز آموزش عالی نمیتوان وارد عرصه اشتغال و درآمدزایی شد.
هم چنان که استحضار دارید طی سالیان متمادی سیاست های آموزش محوری و پژوهش محوری همواره بعنوان شاخص اصلی سیاست های دانشگاهی بشمار میروند و طی سالیان اخیر با توجه به تحریم های گوناگون و نیاز مبرم به بازار داخل، سیاست های مهارت افزایی با تکیه بر کارآمدی آنها و تاثیر مثبت آن بر بازار و اشتغال افراد بطور گسترده وارد مراکز آموزشی شده اند بطوریکه امروزه یکی از استراتژی های اصلی که سرلوحه تمام اقدامات وزارت علوم میباشد تزریق دوره های مهارت افزایی و ارتباط با صنعت به دانشگاه ها هست. به عقیده بنده جدای از تزریق مهارت، محور اصلی آن یعنی کارآمدی این نوع مهارت ها جزو ارکان اصلی دانشگاه ها و در نهایت فارغ التحصیلان خواهد بود چرا که همواره جامعه و نیاز بازار به تکنسین خواهد بود نه تئوریسین. البته هرچند بحث تئوریسین نیز در مقالات بعدی بطور مفصل تشریح خواهد شد.
تنوع رشته های مختلف دانشگاهی در حوزه های علوم فنی و مهندسی و سایر حوزه های دیگر تغییر الگوهای ذهنی حاکم بر جامعه دانشگاهی را میطلبد که از سویی دیگر نواقص چارت سرفصل های دانشگاه ها مزید بر علت بی اشتغالی خواهد بود بنابراین یکی از مولفه های اصلی اشتغال مهارت است.
امروزه میبینیم بسیاری از دانشجویان محدود به جزوات درسی هستند و بسیاری از مسائل تئوری را همچون تار عنکبوت به دور خود تنیده اند و فکر و ذهنشان به چندین جزوه منجمد شده است و راه رهایی از این معضل بزرگ آشنایی این سرمایه های گرانبها و بزرگ کشور با صنعت و مهارت است. به عنوان مثال در رشته های مربوط به امورات زراعی و کشاورزی دوره های پرورش قارچ خوراکی و یا هرس درختان که جزو چارت تحصیلی دروس نیست و میتواند به جهت درآمدزایی و ایجاد یک شغل پایدار بسیار کارآمد باشد و یا طراحی وب سایت در رشته های کامپیوتر ، فیلمبرداری و تدوین و عکاسی در رشته های هنری و گرافیک ، آموزش مباحث مقررات ملی ساختمان همانند بارگذاری و روش های اجرایی ساختمان و … در رشته های عمران و نقشه کشی و نقشه خوانی در رشته های معماری که لازمه ی تمامی مهندسان امروزی نرم افزار و نحوه صحیح اجرا هست ، سیم کشی ساختمان و پنل های خورشیدی در رشته های برق و الکترونیک که امروزه پنل های خورشیدی کم کم وارد فاز عملیاتی تولید انبوه برق شده اند و یا اندوخته هایی در زمینه های نرم افزارهای تخصصی حسابداری که حتی در زندگی های روزمره شخصی کاربردهای فراوانی برای نگهداری حساب خود اشخاص بکار میروند و یا نحوه صحیح ارائه اظهارنامه های مالیاتی و هم چنین مهارت های تنظیم قرارداد در رشته های حقوق و … سایر مهارت های دیگر که هر یک به نوعی میتواند در رسته کاری خود مثمر ثمر واقع شود
سوی سخنانم را با یک جمله پیشنهادی به پایان خواهم رساند: تربیت کارآفرین با تکیه بر کارآمدی مهارت ها اولویت اصلی دانشگاه ها باشد و بحمدلله با توجه به پتانسیل گرانبهای جوانان مومن و معتقد ایران اسلامی به اهداف راستین نیز حمایت مسئولین گرانقدر از این قشر امانتی در دست دانشگاه ها بیش از پیش افزایش یابد.
خداوندا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی ما رستگار
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته